واژهٔ هیرمَند برگرفته از نام رود هلمند، رودی بزرگ در تاریخی، که در اوستا بنام رود هَئیتومَنت/Haētumant یاد شده میباشد. در نسک یشتها (در ۶۹–۱۹٫۶۶) از این شاخههای رود بزرگ هئیتومنت (هلمند) نیز یاد شده: Xᵛāstrā/خواسترا (خاشرود)، Hvaspā/هوَسپا، Fradaθā/فرَدَثا (فرارود)، Xᵛarənahvaitī/خوَرِهنَوَیتی (رود ارغنداب)، Uštavaitī/اوشتَوَیتی، Urvā/اُروا، Ǝrəzī/اِرِهزی (زرنج)، و Zarənumatī/زَرِهنومَتی. این اسامی در نوشتههای پهلوی، بهویژه در کتاب نیز اینگونه یاد شدهاست. هِندمَند، در منابع اولیه اسلامی، همچون توسط استخری، صص. ۴۵–۲۴۲؛ یاقوت، در بُلدان، ص. ۴۱۸؛ هیلمَند، توسط ابن حوقل، ص. ۴۱۷؛ هیرمید: توسط مقدسی، صص. ۳۰۴، ۳۲۹؛ هیدمَند، در حدود العالم، برگردان و تفسیر از مینورسکی، صص. ۷۳، ۱۱۰؛ هیرمَند، نام معمول فارسی آن است که تا امروز کاربرد میشود، توسط حمدالله مستوفی، در نزهةالقلوب، برگردان گای لسترنج، صص. ۱۴۲، ۱۷۸؛ نَهرِ بُست، توسط مسعودی در مروجالذهب. (در زبان اوستایی) به معنی دارای پل و دارندهٔ سد و بند است. رود هیرمند از رودهای فلات شرقی ایران نام رودی بزرگ در سیستان شرقی (افغانستان) و سیستان غربی (ایران) است.
هیر همچنین به معنی آتش و سرپرست آتش آمدهاست. هیرمند به معنی آتشپرست که ملازم آتش باشد ذکر شده؛ مرکب از هیر بمعنی آتش و مند بمعنی صاحب و دارا.
به رود هیرمند در شاهنامهٔ فردوسی بارها اشاره شده. این رود هیرمند از رودهای شرقی فلات ایران است که طول آن به ۱۱۰۰ کیلومتر میرسد. هیرمندرود از غرب کابل نزدیک بامیان سرچشمه گرفته تا مرز میان ایران و افغانستان جاریست.